معرفي وبلاگ
ایران زیبا را با ایران گردی انلاین تجربه کنید.معرفی کلیه ی استان ها اعم از مکان های تاریخی و جاذبه های گردشگری همراه با نرم افزارهای گردشگری
دسته
آرشيو
آمار وبلاگ
تعداد بازديد : 136924
تعداد نوشته ها : 132
تعداد نظرات : 13

اوقات شرعي
ابزار جالب

وجه تسميه و پيشينه تاريخي

يزد، يعني آفريننده خوبي ها، پاكي ها و شهر خداست. نام گذاري اين شهر با واژه «يزش» به معناي ستايش و نيايش در زبان پارسي ميانه و با واژه يزدان يا يزتان به معني پاك، مقدس، فرخنده و همچنين به معني ذات خدا در ارتباط است. يزد در دوران هخامنشي و شايد پيش از آن «ايستاتيس» ناميده مي شده كه «هرفته» (فرافر) و «سريزد» كنوني، در 30 كيلومتري خاور شهر يزد بازمانده اين شهر است. استان يزد از تاريخي كهن برخوردار است، تا جايي كه بناي شماري از شهرهاي آن، مانند: ميبد را به سليمان پيامبر، يزد را به ضحاك و اسكندر مقدوني و ابر كوه را به ابراهيم پيامبر نسبت داده‎اند. مجموعه آثار باستاني پراكنده موجود دراستان يزد به سهم خود، بازمانده شايان توجهي از تاريخ و فرهنگ كهن ايران است. كشاورزي و مدنيت يزد، در چهار كانون بزرگ مهريز و فهرج، يزد، رستاق و ميبد و اردكان، پا گرفته است. اين منطقه با قرار گرفتن در مسير شاه راه هاي باستاني ري ـ كرمان و پارس ـ خراسان، در ميانه هزاره نخست پيش از ميلاد، نقش مرزباني ايالت ها و نگه باني راه هاي بسياري را كه به چهار سوي ايران مي رفته، ايفا مي‎كرده است.
منطقه يزد بي گمان، در دوران هخامنشي داراي راه هاي بزرگ و معتبر، راه داري و مراكز پستي و چاپاري بوده است. زيرا علاوه بر راه هاي شناخته شده باستاني، از روي مدارك پيشين، راه‎هاي فراموش شده‎اي نيز كه در روزگار باستان به مركز اقتصادي و فرهنگي ايران باستان مي‎پيوسته‎اند به تازه‎ گي شناسايي شده‎اند.
منطقه يزد، در دوران ساساني، به ويژه در روزگار قباد، انوشيروان و يزدگرد اوّل، ... از جايگاه اجتماعي و اقتصادي ويژه اي بر خوردار بوده و به عمران و آبادي آن، توجه بسيار شده است. در نخستين سده اسلامي، سرزمين يزد به دست مسلمانان افتاده قبايل عرب به سوي ايران سرازير شدند. گروهي نيز از قبيله هاي بني تميم و بني عامر، دركوي عرب ها ي يزد، استقرار يافتند. در سده 4 هـ. ق، كه ديلميان بر بخش هاي باختر و جنوب ايران و عراق چيره گرديدند، جمعي از علويان هم به يزد آمده در كوي حسنيان سكونت گزيدند. بنيان گذار اين خاندان علاء الدوله ابوجعفر بود كه در 398 هـ. ق، از سوي سيّده خاتون، دختر عمه خود ( مادر مجدالدوله ديلمي ) به حكومت مستقل اصفهان و پيرامون آن منسوب گرديد. در سال 443 هـ. ق طغرل سلجوقي، شمس الملوك ظهير الدين ابومنصور فرامرز را به حكومت مستقل يزد و ابر كوه منصوب كرد. از سرشناس ترين افراد اين خاندان امام زاده سيّد جعفر ( ع ) است، كه از سيّدهاي عريضي بوده در سال 424 هـ. ق، در يزد در گذشت و مزارش هم چنان زيارتگاه مردم است.
حكم راني ابومنصور فرامرز در روزگار فرمان روايي طغرل، آلب ارسلان و ملك شاه سلجوقي بوده نزد آنان احترام ويژه اي داشت. پس از وي به ترتيب فرزندش مؤيد الدوله ابومنصور علي بن فرامرز، علاءالدوله كاليجار و پسرش امير فرامرز، بر يزد حكومت كردند. اينان در نزد سلجوقيان، داراي احترام و اعتبار بودند. چون امير فرامرز پسر نداشت، حكومت يزد به دو دخترش واگذار و ركن الدين سام بن وردان روز، به اتابكي آنان گماشته شد. بدين ترتيب حكومت يزد، از آل كاكويه به اتابكان يزد انتقال يافت.
ركن الدين سام، پس از اندك زماني، در سال 584 هـ. ق، از كار اتابكي دختران امير فرامرز كنار رفت و برادرش عزالدين، به اتابكي رسيد. اتابكان يزد با ايجاد پيوند هاي زناشويي، روابط دوستانه‎اي با سلجوقيان بر قرار كردند و مورد احترام و مشورت آنان بودند. پس از عزالدين ( در گذشته 615 هـ. ق )، وردان روز، اسفهسالار ابومنصور ( قطب الدين ) ( در گذشته 637 هـ. ق )، قطب الدين محمود، ركن الدين علاءالدوله ( در گذشته 662 هـ. ق )، طغان شاه، علاءالدوله ( در گذشته 673 هـ. ق )، ركن الدين يوسف شاه، و حاجي شاه بن يوسف شاه يكي پس از ديگري به اتابكي رسيده بر يزد و پيرامون آن حكومت كردند. اتابكان در آبادي و عمران يزد كوشش هاي بسياري كردند و بناهاي زيادي از خود به يادگار گذاشتند. ركن الدين سام در نزديكي دروازه مهريز مدرسه اتابك را ساخت. وردان روز در بازار دلالان، مدرسه وردان روز را بنا كرد. محمود شاه در گسترش شهر كوشيد و كوي‎هاي بيرون شهر را درون حصار آورده ميداني بزرگ نيز در شهر ساخت. مادرش مريم تركان نيز روستاي مريم آباد را بنا نهاد. در روزگار حمله چنگيز به ايران سلطان ابومنصور اتابك ( قطب الدين )، چيره گي مغولان را پذيرفت و جانشينان‎اش به عنوان دست نشانده‎ گان مغول، در حكومت يزد پايدار شدند و با كفايت و زيركي، يزد را از سپاه مغول مصون داشتند.
در اين دوره به دليل امنيت و آرامش نسبي در يزد، بازرگاني و پيشرفت شهر ها و آبادي ها و مبادله كالاهاي گوناگون، رونق يافت و كالاهاي يزدي تا آن سوي آب هاي جنوبي ايران، به ويژه هندوستان راه يافت. راه داري و نگه داري راه ها، در دوران مغول و ايل خانان مورد توجه قرار گرفت و نگاه داري راه‎ها را به بزرگان و امرا واگذار كردند. در اوايل سده 8 هـ. ق، امنيت و نيز راه هايي كه از منطقه يزد مي‎گذشتند؛ گسترش يافت. اين مسأله نقش به سزايي در رونق بازرگاني و هم چنين شكوفايي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي ايالت يزد داشت. حكومت حاجي شاه بن يوسف آخرين اتابك خاندان اتابكان يزد، در 718 هـ. ق به دست امير مبارزالدين محمّد بن مظفر از ميان رفت.
امير مظفر، بزرگ خاندان مظفر، از نواده گان غياث الدين خراساني بود، كه در دربار ايلخانان مغول وارد خدمت شد و به حكومت ميبد رسيد. پس از مرگ او، پسرش امير مبارزالدين محمّد در اوايل حكومت ابوسعيد بهادر خان ( 716 – 736 هـ. ق ) ايل خان مغول به حكومت ميبد و راه داري يزد انتخاب شد. در سال 718 هـ. ق، حاجي شاه بن يوسف، اتابك يزد را، در نبردي شكست داده وضمن پايان دادن به حكومت اتابكان يزد از سوي ابوسعيد بهادر خان، به حكومت يزد رسيد.
مبارزالدين محمّد، پس ازدرگذشت ابوسعيد بهادر خان، دم از استقلال زد و بر كرمان، شيراز و قلمرو حكومت ملوك شبان كاره، در جنوب ايران چيره شده در سال 723 هـ. ق، حكومت آل مظفر را تشكيل داد. يزد، در روزگار حكومت امير مبارزالدين، از نظر سياسي و اقتصادي داراي اهميت و اعتبار شد. اين جايگاه، نه تنها به خاطر تلاش مظفريان در يزد پديد آمد، بلكه شرايطي كه در دوره مغول بر كشور حاكم شد، شهر هاي دور افتاده و به دور از هياهوي سياسي، چون يزد را مورد توجه نام داران قرار داد. طي يك سده حكم راني مغول بر ايران، ناحيه يزد بيش از دو برابر گسترش يافت و با مديريت و تدبير امير مبارزالدين محمّد، به مركز فعاليت هاي سياسي و اقتصادي تبديل يافت.
قلمرو امير مبارزالدين محمّد با در گذشت وي به سال 765 هـ. ق بين پسران‎اش بخش شد، به طوري كه سلطان احمد، در كرمان، شاه محمود، در اصفهان، شاه يحيي، در يزد و شاه شجاع، در فارس و بخشي از خوزستان به حكومت پرداختند. كه از اين ميان شاه يحيي نسبت به آباداني سرزمين يزد، تلاش بسيار كرد. در حكومت 77 ساله آل مظفر ( 718 – 795 هـ. ق ) منطقه يزد به اوج شكوفايي و بزرگي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي رسيد. در مدرسه ها، مسجدها، دارالسياده ها و خانقاه ها، علوم گوناگون رايج زمان، درس داده مي شد. ويژه گي ديگر دوره مظفريان رونق صوفي گري در يزد است. ايجاد خانقاه ها ويژه مرشدان و مريدان صوفيان نبود، بلكه شاهان و شاه زاده گان مظفري و بزرگان هم بدان
علاقه مند بوده صوفيان يزد، از احترام ويژه خاندان مظفري بر خوردار بودند. حكومت آل مظفر در سال 795هـ. ق به دست تيمور لنگ خاتمه يافت.
تيمور لنگ حكومت يزد را به يكي از نزديكان خود سپرد. اما پس از بازگشت تيمور به ماوراءالنهر، گروهي، از همدلي مردم نسبت به آل مظفر بهره برده به رهبري آبدار، يزد را از دست حاكم تيموري بيرون آوردند. سپس سلطان محمّد، پسر ابوسعيد طبسي، يزد را به دست آورده استقلال آن را اعلام نمود. با عدم توفيق حاكمان تيموري نايين، اصفهان و اردستان در برگرداندن نظم و امنيت به يزد، پير محمّد، پسر عمر شيخ و نوه تيمور لنگ حكم ران فارس، و نيز حاكم سيستان با سپاهي ره سپار يزد شده؛ يزد را محاصره و سرانجام گشودند. تيمور لنگ براي حفظ جايگاه هنري و اهميت يزد، دستور داد نسبت به مردم اين سامان نرمي نشان داده ماليات دو ساله را نگيرند. هم چنين فرمان داد تا برج و باروي شهر را بنا كرده دارالحكومه معروف به « دژ مباركه نارين قلعه » را به طور شايسته اي بسازند.
ايالت يزد پس از مرگ تيمور، مدتي پهنه درگيري نوادگان تيمور، پير محمّد و اسكندر بود. شاهرخ پسر تيمور با پيروز شدن بر ديگران حكومت يزد را به امير جلال الدين، پسر چخماق سامي سپرد. وي با مردم يزد به خوبي رفتار كرد و براي عمران و آبادي اين سرزمين كوشش نمود و بناهاي بسياري از خود بر جاي نهاد، كه برخي از آن ها هنوز برجاي مانده از آثار تاريخي و ديدني استان يزد به شمار مي روند. پس از در گذشت امير جلال الدين، بيوه و فرزندانش دنباله كار را گرفته از خاندان خود، نام نيك به يادگار گذاشتند.
بازمانده گان تيمور، در همه جا دل گرم كننده هنرمندان، معماران و انديشمندان بودند و يزد نيز در اين زمان به شكوفايي اقتصادي، هنري و فرهنگي رسيد. كاشي كاري‎هاي مسجد جامع و ميدان امير چخماق و مسجد امير چخماق، مصلاي عتيق، ... از آثار اين زمان است. مدرسه ها و كتاب خانه هاي بسياري چون مدرسه و كتاب خانه قطبيه سربلوك، مدرسه دارالصفا، مدرسه و كتاب خانه يوسف چهره، مدرسه و كتاب خانه اصيليّه سردهوك و كتاب خانه باورديه ايجاد شدند، كه نويسنده گان، پژوهش گران و تاريخ نگاراني، چون شرف الدين علي يزدي، در آن ها پرورش يافتند.
با برآمدن تركمانان قراقويونلو و آق قويونلو، يزد از دست تيموريان بيرون رفته اميران تركمان، يكي پس از ديگري بر ايالت يزد حكومت كردند. حكومت طوايف گوناگون با تسلط شاه اسماعيل صفوي بر تمام ايران در 913 هـ. ق، خاتمه يافت. نعمت الله باقي، پسر ميرزا عبدالباقي، صوفي سرشناس، كه در جنگ چالدران كشته شد، در زمان شاه تهماسب، دختر شاه اسماعيل را به زني گرفته حاكم يزد شد. وي ديوان خانه عباسيه را ساخت و مسجد شاه تهماسب، در نزديكي ميدان بعثت كنوني از يادگارهاي اوست. از ديگر آثار دوران صفوي مي‎توان به اين موارد نيز اشاره كرد : غياث آباد تفت كه به دست مير ميران فرزند نعمت الله باقي ( ممدوح وحشي بافقي )، مدرسه شفيع ، مسجد شاه ولي تفت كه شاه ابوالوالي حاكم يزد آن را بنا نهاده است.
در هنگام حمله افغان ها، مردم رشيد و آزاده سرزمين يزد، به رهبري ميرزا عنايت سلطان، دلاوري هاي بسياري از خود نشان دادند؛ چنان كه محمود افغان، در گشودن يزد ناكام مانده راهي اصفهان گرديد. اشرف افغان، جانشين محمود، نيز پس از چهار سال نبرد توانست يزد را بگشايد. با روي كار آمدن نادرشاه افشار و بيرون راندن افغان ها از ايران، محمّد تقي خان، خواهر زاده عنايت سلطان به حكومت يزد منصوب شد. وي و فرزندانش، تا آخر دوره قاجار، در نقش حاكم يا مستوفي يزد خدمت هاي ارزنده اي به اين سرزمين كرده آثار تاريخي و بنا هاي ديدني بسياري در يزد به يادگار گذاشتند. باغ دولت آباد، باغ ناصريه، مدرسه خان، ميدان خان، بازار خان، بازار قيصريه و... از آثار آنان است. اين منطقه در دوره قاجاريه و پس از آن در آرامش و آباداني به سر برده و هم اكنون نيز يكي از مهم ترين و ارزشمندترين مناطق ايران است.


دسته ها : استان یزد
19:21
X