پوشاك مردم عشاير
علاوه بر اين زنان لباس و پوشاك خود را تهيه مي كنند و اكثريت تزئينات اين نوع لباسها به دست هنرمندانه زنان انجام مي گيرد.
عشاير ايلام از لحاظ پوشش لباس داراي تنوع رنگ هستند كه و بيشتر زنان عشاير ايلام از لباسهاي كردي استفاده مي كنند.
درحالي كه در زندگي امروز شهرنشيني مي توان انواع لباسهايي را ديد كه با فرهنگ ما ارتباطي ندارد ولي مردم عشاير از لباسهايي كه از فرهنگ آنها شكل مي گيرد استفاده مي كنند.
در بين عشاير متاسفانه تحصيل كمتر براي دختران و زنان وجود دارد و بيشتر آنها مشغول كار با مردان در زندگي مي شوند.
عمده دليل عدم تحصيل مردم عشاير كوچ كردن آنهاست چراكه در روزهاي طولاني در مسير ييلاق و قشلاق هستند و به همين منظور كمتر دنبال تحصيل هستند.
با نگاه كلي به زندگي عشاير مي توان گفت عشاير مردماني هستند كه در عين ساده زيستي مردماني پر تلاش هستند و بيشتر وقت خود را صرف دامداري مي كنند.
مسئولان بايد به اين قشر براي حل مشكلات معيشتي آنها كمكهاي فراوان و امكانات بيشتر اختصاص دهند و از آنها براي توليدات بيشتر حمايت كنند.
يكي از بزرگترين مشكل مردم عشاير بحث خريد توليدات فرآورده هاي دامي است كه متاسفانه برخي دلالان اين فرآورده ها را با قيمت بسيار پاييني از مردم عشاير خريداري مي كنند و به قيمتهاي گزاف به فروش مي رسانند و درآمد كمي نصيب مردم عشاير مي شود در حالي كه آنها زحمت اصلي را كشيده اند.
زندگي عشاير در عين سادگي خود يك جاذبه مهم گردشگري براي مردم شهرهاست چراكه با كمترين امكانات بيشترين تلاشها را در زندگي انجام مي دهند.
جايگاه آتش در بين مردم عشاير
در زندگي عشاير خبري از اجاق گاز نيست. اينجا با يك آتش زدن چند هيزم براي پخت و پز استفاده مي شود. اينجا براي پخت نان محلي هم از هيزم استفاده مي شود .
چاي درست كردن با آتش طعم ومزه اي ديگر دارد. نان محلي عشاير از طعم و ويژگي خاصي برخودار است و در واقع غذاهاي مردم عشاير از نان محلي، روغن محلي، شير و گوشت تامين مي شود و كمتر به سراغ غذاهاي امروزي مي روند.
اين مردم دنبال ايراد گرفتن و خودنمايي كردن و ظاهر سازي نيستند و در عين حال كه مردمي بسيار مهمان نواز هستند، با هر آنچه در توان داشته باشند و در خانه باشد از مهمانان خود پذيرايي مي كنند.
صفا و صميميت و دروي از زندگي شهرنشيني يك نوع آرامش خاص در بين زندگي مردم عشاير به وجود آورده است كه آنها فقط به كار خود فكر مي كنند.
مردم عشاير همواره از مشكلات زيادي رنج مي برند و تنها منبع درآمد از طريق همين دامداري است كه با اين شرايط سخت تعدادي از آنها نيز از به شهرها رفته اند و زندگي عشايري را رها كرده اند.
عشاير همواره براي تهيه آب با مشكل هستند چون معمولا در مكانهايي مستقر مي شوند كه آب نيست و مجبور هستند آب را با دبه هاي بزرگ و كوچك به سمت چادر خود بياورند.
زندگي عشاير حمام و يخچال ندارد و مردم براي از "مشكه" براي حفظ آب استفاده مي كنند كه البته آب در داخل آن به شكل خنك حفظ مي شود.
"مشكه" توسط خود مردم عشاير درست مي شود و در واقع يك وسيله ضروري در زندگي عشاير به خصوص در فصل تابستان است.
از اين مشكه براي تبديل ماست به دوغ و كره نيز استفاده مي شود كه به وسيله زنان عشاير درست مي شود.
زنان همانند مردان يك پاي كار در زندگي هستند و آنها در مواقعي كه مردان گوسفندان را براي چريدن مي برند در كارهايي نظير پخت نان و تميز كردن خانه، دوشيدن شير گوسفندان كمك مي كنند.
در زندگي عشايري كه غالبا سياه چادر نشيني است توسط زنان دست بافته هايي مانند چيت و بافت سياه چادر و..تهيه مي شود
استان ايلام
از مهمترين صنايع دستى استان كه به دست هنرمندانه زنان و دختران ايلامى مخصوصا در نواحى ايلام ـ دره شهر ـ شيروان چرداول و ايوان بافت ميشود فرش كرك و ابريشم و گليم منحصر بفرد گل برجسته است كه نقش و نگارهاى آن از طبيعت و تاريخ و فرهنگ اين منطقه الهام گرفته است. از مهمترين صنايع دستى ديگر استان جاجيم بافى ـ نمد مالى ـ گيوه بافى ـ فرنجى مالى ـ قتره بافى ـ صنايع چوبى از جمله ملزومات ورزشى و خانگى است كه بدست هنرمندان ايلامى خلق ميشود.
مهمترين سوغات محلى در ايلام كه حاصل نعمات خدا دادى است عبارتند از:
1- روغن حيوانى "دان" ايلامى (كه به روغن كرمانشاهى معروف است) و كره محلى.
2- عسل كوهى و ناب مناطق سورگه و شلم.
3- كشك، ترخينه، كنجد، گردو و ميشخاص.
4- سقز محلى ـ صمغ درخت بنه.
5- شيرينى بژى بر ساق.
6- شيرينى كله كنجى.
مشخصات جغرافيايي استان ايلام در حدود 4/1 درصد مساحت كل كشور را تشكيل مي دهد. اين استان در باختر دامنه سلسله كوه هاي زاگرس بين 31 درجه و 58 دقيقه تا 34 درجه و 15 دقيقه پهناي شمالي از خط استوا و 45 درجه و 24 دقيقه تا 48 درجه و 10 دقيقه درازاي خاوري از نيمروز گرينويچ در گوشه باختري ايران قرار گرفته است. استان ايلام از جنوب با استان خوزستان، از خاور با استان لرستان، از شمال با استان كرمانشاه و از سمت باختر با 425 كيلومتر مرز مشترك با كشور عراق هم جوار است. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري در سال 1375 استان ايلام مشتمل بر 7 شهرستان بوده است. مركز استان؛ شهر ايلام است كه به علت زيبايي هاي طبيعي فراواني كه دارد، عروس زاگرس نام گرفته است. به طور كلي نواحي شمالي و شمال خاوري استان ايلام كوهستاني و نواحي جنوب باختري و باختر آن از اراضي پست و كم ارتفاع تشكيل يافته است. مهم ترين ارتفاعات استان ايلا م را كبير كوه و ديناركوه تشكيل مي دهند. استان ايلام از نظر شرايط اقليمي جزو مناطق گرمسيري كشور محسوب مي شود اما به علت وجود ارتفاعات، اختلاف درجه حرارت و بارندگي در بخش هاي شمالي، جنوبي و باختري آن زياد است. به طوري كه مي توان از نظر اقليمي، مناطق سه گانه سردسيري، گرمسيري و معتدل را در اين استان به خوبي مشاهده نمود. بارندگي هاي سالانه فراوان از يك سو و نقش استان ايلام به عنوان زهكش آب هاي سطحي سلسله كوه هاي زاگرس از سوي ديگر، موجب پيدايش رودخانه هاي زيادي شده كه به منظور استفاده از آب آن ها سدهاي انحرافي و كانال هاي متعددي نيز ساخته شده است. مسيرهاي متعددي براي دسترسي به استان ايلام وجود دارد كه مهم ترين آن ها جاده تهران – همدان- كرمانشاه – ايلام است. اين منطقه از راه هاي داخلي نيز برخوردار است كه برخي از آن ها ناهموار بوده و مشكلاتي را به وجود مي آورند. اين منطقه هم چنين داراي فرودگاهي براي پروازهاي داخلي است كه به پايتخت ايران پرواز دارد.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
سرزميني كه اكنون استان ايلام نام دارد، بنا به اسناد تاريخي فراوان، بخشي از كشور عيلام باستان بوده است. اين كشور در حدود 3000 سال پيش از ميلاد به وجود آمده و تا سال 640 پيش از ميلاد به حيات اجتماعي خود ادامه داده است. در اين سال، به فرمان آشور باني پال به خاك و خون كشيده شده و منقرض شده است. از شهرهاي اين كشور، به اسامي ‹‹شوش›› پايتخت اصلي، ‹‹ماداكتو›› پايتخت تابستاني، اهواز، خايدالو، ماساباتيك و كابيانه اشاره شده است.
در كتيبه هاي بابلي، عيلام را ‹‹آلامتو›› يا ‹‹آلام›› خوانده اند كه به قولي به معناي كوهستان يا ‹‹كشور طلوع خورشيد›› است. مدتي پس از سقوط عيلام، حوزه فرمان روايي آنان به دو منطقه تحت نفوذ پارس ها در خاور و مادها در باختر تقسيم شد. هر چند مناطق مسكوني زاگرس در دوره هخامنشي جزيي از امپراطوري هخامنشي به شمار مي آمده، اما درظاهرارتش هخامنشي براي عبور از زاگرس ناچار به پرداخت باج به كوه نشينان مقتدر آن بوده است.
بنا به نوشته مورخان يوناني، در زمان سلوكيه، ساكنين زاگرس بيش تر اوقات با اقوام مهاجم و بيگانه در نبرد بوده اند. وجود آثار باستاني فراواني از دوره ساساني در استان هاي ايلام و لرستان، نشان مي دهد كه اين منطقه در آن زمان بسيار آباد و با اهميت بوده است. اسامي شهرهايي مانند ‹‹ماسبندان››، ‹‹مهرگان كدك››، ‹‹دارشهر››، ‹‹سيمره››، ‹‹اريوخ›› و ‹‹شيروان›› اين نظر را تاييد مي كند. محل دقيق برخي از اين شهرها هنوز روشن نشده است. در اواخر دوره ساساني، خاندان فيروزان بر اين سرزمين و خوزستان حكومت داشته اند كه آخرين آن ها پس از شكست در جنگ جولا به دارالخلافه اعزام شده است. بعد از تسخير ايران به وسيله عرب هاي مسلمان، احتمال دارد كه اين ناحيه جزيي از ايالت كوفه شده و اسامي شهرهاي ماسبندان، مهرگان و سيمره معرب شده باشند.
در اواخر قرن چهارم هجري قمري، حسنويه كرد بر لرستان و ايلام فعلي حكومت مي كرده است و تا اوايل قرن ششم هجري قمري حكومت اين خاندان ادامه داشته است. از سال 570 تا 1006 هجري قمري، اتابكان لر بر لرستان و پشتكوه حكومت كرده اند. آخرين اتابك لر به نام شاهوردي خان را شاه عباس صفوي به قتل رسانده و حسين خان سيلورزي جد واليان ابوقداره را به حكومت لرستان و پشتكوه منصوب كرده است. اين خاندان پس از مدتي، مقر حكومت خود را به پشتكوه (ايلام كنوني) منتقل كرده اند و غلام رضا خان والي ابوقداره، آخرين والي پشتكوه پس از كودتاي 1299 شمسي به نحوي نسبتا مسالمت آميز، منطقه تحت حكومت خود را رها كرده و به كشور عراق رفته است.
از سال 1309 شمسي در تقسيمات كشوري، ايلام جزو استان پنجم يعني كرمانشاه شد. سپس به علت موقعيت مهم سياسي و مرزي و محروميت هاي فراوان به فرمان داري كل تبديل شد و اكنون يكي از استان هاي مهم كشورمحسوب مي شود.
كشاورزي و دام داري
كشاورزي در بيش تر نقاط استان به صورت سنتي انجام شده و مراحل مختلف آن از كاشت، داشت و برداشت با استفاده از اصول و روش هاي ابتدايي و سنتي صورت مي گيرد. مهم ترين محصول كشاورزي استان، گندم است. در اين استان امكانات بالقوه فراواني براي توسعه و گسترش دام داري و دام پروري وجود دارد و هم اكنون نيز بخش مهمي از درآمد و حتي اشتغال مردم استان ايلام در بخش كشاورزي متمركز شده است. آب و هواي متنوع، وجود كوهستان ها، جنگل ها و مراتع نسبتا سرسبز و انواع گل و گياه در بهار و تابستان و وجود مناطق گرمسيري و سردسيري در كنار هم بهترين شرايط را براي پرورش زنبور عسل فراهم آورده است.
صنايع ومعادن
بخش صنعت سهم ناچيزي از اشتغال را نسبت به بخش خدمات و كشاورزي به خود اختصاص داده است. صنعت استان ايلام بيش تر در صنايع خانگي و كارگاهي خلاصه مي شود. زماني منابع معدني استان منحصر به منابع رسوبي بوده ولي هم اكنون منابع نفت و گاز نيز در اين منطقه شناسايي شده است.
استان ايلام منطقه اي عشاير نشين است و به همين دليل از صنايع دستي پر رونقي نيز برخوردار است. مهم ترين صنايع دستي استان عبارتند از: فرش كرك، ابريشم، گليم گل برجسته، جاجيم، نمد، فرنجي، قتره و صنايع چوبي. از ديگر صنايع دستي ايلام مي توان به سياه چادر، رسن، گيوه كه با توجه به فراواني مواد اوليه مانند پشم و موي بز توليد آن ها از گذشته هاي دوررايج بوده, اشاره نمود. استان ايلام همانند ساير مناطق ايراني داراي سوغاتي هاي محلي خاص خود است كه مهم ترين آن ها عبارتند از: سقز محلي (صمغ درخت بنه)، شيريني بژي بر ساق، شيريني گمگه، حلواي كله كنجي، روغن حيواني معروف به روغن كرمانشاهي.
مكان هاي ديدني و تاريخي
سرزمين ايلام با كوهستان هاي سلسله وار و دشت هاي پهناور؛ زيستگاه انواع گونه هاي گياهي و جانوري است كه چشم اندازهاي زيباي طبيعي را در اين منطقه به وجود آورده اند. اين منطقه كه بر دامنه كوه هاي خود چشم انداز سبزي از جنگل هاي بلوط را دارد؛ در بر گيرنده رودخانه ها و آبشارهاي زيادي است كه هر يك جاذبه هاي خاص و مناظر روح پروري را به نمايش مي گذارند. ايلام كه از بكر ترين مناطق سرزمين ايران است ؛ از قابليت هاي برجسته و با ارزشي در زمينه گردشگري طبيعي برخوردار است.
پيشينه تاريخي و باستاني اين خطه از ايران سبب شده جاذبه هاي باارزشي در اين منطقه وجود داشته باشد كه نام آن ها يادآور اساتير افسانه اي ايران باستان است. جاذبه هاي اجتماعي و فرهنگي استان ايلام از ديگر زيبايي هاي منطقه هستند كه بر جاذبه هاي گردشگري استان مي افزايد. فصل بهار كه زمان رويش گل هاي زيبا و وحشي در اين خطه است و فصل تابستان با رودخانه هاي خروشان و آبشارهاي زيبا مناسب ترين زمان سفر به استان ايلام است.